تراوشات ذهن یک بیست و چندساله

امان از هجر بی پایان مهدی

غروب جمعه و هجران مهدی

امان از آن زمانی که بیفتد

به روی نامه ام چشمان مهدی

دلش می گیرد و با چشم گریان

بگوید این هم از یاران مهدی!

------------

مینویسم
هرچه را که هر جا نمی گویم
-----
ز خشمت گریزم بسوی رضا
ببین از کجا میگریزم کجا
-----
از این پس آرزویی نمی کنم مبادا حسرت ِ دوباره ای سبز شود...
------------------------------------
قلبم را عصب کشی کرده ام

تا اطلاع ثانوی
دیگر نه از سردی نگاهی می لرزد

و نه از گرمی محبتی می تپد
---------------
درست میشه
درستم نشد
تموم میشه


چجوری مطلب رمز دار بنویسم اینجا؟

نظرات  (۴)

به منم یاد میدید؟
  • نجمه خانم
  • درست صحبت کن اولا از این خونوک حرف زدن در این حد خوشم نمیادا!

    خانم پرستار هستم ! دوما!

    @)----

     

    پاسخ:
    وای چ خشن
    باشهههه
    یه بار تو وبلاگم پرسیدم یکی از دوستان این راهنمایی رو نوشت ولی من رمزدار نزاشتم خودم که امتحانش کنم:)))
    حالا شما ببین چی به چیه:))
    "برای ادامه مطلب باید وقتی پست جدید نوشتی از ستون سمت چپ تنظیمات مطلب محافظت با کلمه عبوررو بزنی..."
    رمزتو به منم می دی؟؟؟؟:)))))
    پاسخ:
    اوهوووم
    مرسی  
    انشالله
    اگه خ خصوصی نبود اوکرس
  • نجمه خانم
  • سلام 
    ابتدا به قسمت انتشار رفته ارسال مطلب جدید را می زنید!
    بعد همین طور که مطلب را نوشتید و تمام شد 
    یا هم قبل از شروع به نوشتن 
    از ستون سمت چپ پایینترین کادر نوشته «تنظیمات مطلب» 
    منوی کشویی را باز کرده و محافظت با کلمه عبور را تیک می زنید
    فهمیدید؟ 
    حتما دخترم 
    نفهمیدی برو از اول بخون!
    *نکته*
    از من به شما نصیحت تصمیم نکیر که اول مطلبت رو بدون رمز بنویسی چون من امتحان کردم خونوک قاطی می کنه بچّم!بلاگ !

    پاسخ:
    بلهههه
    میسییییی خانوم معلم, تشچر فراوان

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">