پارسال, ازبعین که جاموندم,
سوختم, خیلی
امسال نرم
جزغاله میشم
خدایا
یارب الحسین
بحق الحسین
اشفع صدرالحسین
بظهوره الحجه
پارسال, ازبعین که جاموندم,
سوختم, خیلی
امسال نرم
جزغاله میشم
خدایا
یارب الحسین
بحق الحسین
اشفع صدرالحسین
بظهوره الحجه
حرف واسه گفتن زیاده
اما نوشتنم نمیاد, شاید چون باگوشی میام
حرف واسه گفتن زیاده, از عصبانیت در حد مرگ دیروز و دیالوگهایی شب موقع خواب مرورشون کردم و...
تا حس عجیب و غریب امروز
اللهم الرزقنا مرکب
از وقتی یادم میاد ادم رقابت های بیجا نبودم
اینکه بزور چیزی یا کسی رو مال خودم کنم, ادم توجه خریدن نبودم
از واگذار کردن جای تو بی ار تی, تا ..... تا ادمی که فکر میکنم دوسش داشتم,
چون معتقم اگه چیزی, کسی, توجهی, نوبتی, پوینی هرچی مال من باشه, روزی من باشه, خدا میدش بهم, نباشه ام دیگه بیخود خودمو نمیکشم
بارها و بارهام بهم ثابت شده
اساسا ادمی که پرنورترین ستاره ست رو دوست ندارم, از بچگی, به دودلیل
۱.همه چشمشون دنبال اونه
۲.معمولا پرنورترین ستاره, سیارست, مافکر میکنیم ستارست
استعارست دیگه, مفهومه؟
عنوان:اسمان زمین میخورد, چارتار
به تعادل رسیده بودم
شرایطو قبول کرده بودم و باهاش کنار امده بودم
راضی و شاد, حتی مساله ای پیش میومد با یک حال خوب باهاش کنار میومدم, داشتم بهتر و بهتر میشدم
اما یهو مثل یک بمباران ناگهانی,
یه بمب انداختن وسط
بهترین توصیفی که میتونم بکنم اینه: تعادل زندگیمو بهم زد این ماجرای ... لعنتی_کوفتی..نمیدونم چ صفتی بدم
حتما و حتما برگی از درخت نمیفته به اذن خدا, ولی من, سیستمم jitایه, اشتباه رو واسه خودم مجاز نمیدونم,
تعادل موجب ارامش است و الان من "ارامش ندارم"
و معتقدم که ارامش و حس ارامش بخترین و ارزشمندترین نعمت خای دنیوی اند...
اللهم جعل عواقب امورنا خیرا
الله اکبر
بعضی شبا, انگار قرار نیست تموم بشن
صبح بشن
امشب ازون شباست
درست پنجاه دقیقه اشک ریختم, گریه کردم, گاهی هم عر زدم, البته تو متکا که صداش نره
چشمام باد کرد
لعنت ....
لعنت به دشمن علی علیه السلام