امروز, یا نمیدونم بگم امشب, یا شایدم دیشب.... به هرحال
در یک خرکت انتحاری, فصل سه رو برای استاد فرستادم و یک پنجم فصل دو رو خوندم و ویرایش
خسته نباشم واقعا
پ.ن: همینجوریش چقدر تو ماه رمضون مفید بودم, حالام که بهپنه و توجیه پیدا کردم, به مامان میگم خیلی غیر مفیدم, تنها کاری که میکنم روزه ست و....
تا میگم, مامانم میگه خوب تازه پشت سرگذاشتی, بدنت جون نگرفته, دوره نیاهته, طول میکشه بنیه ت بیاد سرجاش
هیچی دیکه, منم قانع میشم به مفید نبودنم ادامه نیدم
الحمدالله باز میشه روزه بگیریم, والا